بدبینی موجب تفسیر منفی از وقایع و رفتار دیگران میشود و برای درمان بدبینی، فرد بدبین باید یاد بگیرد که افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کند.
چگونه بدبین نباشیم؟ اگر به دنبال پاسخ این پرسش هستید گام بزرگی برداشتهاید. این که شما به دنبال راهی باشید که بتوانید به جهان اطرافتان با دید مثبتتری نگاه کنید بدین معناست که اولین و مهمترین قدم را در جهت داشتن زندگی زیباتر برداشتهاید. اما این کافی نیست. لازم است تا در زمینه درمان بدبینی بیشتر بدانیم.
همه ما ممکن است در مواردی و در برهههایی از زندگی نسبت خودمان، اطرافیانمان و یا حتی به آینده بدبین بوده و حتی ناامید شویم. اما بدبینی نوعی اختلال روانی است که درجات مختلفی دارد. فرد بدبین در هر اتفاقی تنها به جنبههای منفی آن توجه میکند و تجربیات منفی، او را وادار میکند که از روی بی اعتمادی به موضوعات اطراف خود نگاه کند و این موضوع در همه ارکان زندگی او تاثیرگذار است. زیباییها و نیکوییها را نمیبیند یا از دیدن آنها لذت نمیبرد. این بدبینی فرد ممکن است به تمامی حیطههای زندگی کشیده شود.
به گفته برخی روانشناسان گاه شکستهای پی در پی در عرصه خانوادگی، شغلی و روابط اجتماعی منجر به بروز بدبینی و یاس در افراد میشود. و کاملاً مسلم است که این دسته از افراد به دلیل سد بزرگ افکار منفی به سختی قادرند که ارتباط رضایت بخشی را با دیگران تجربه کنند. چرا که از نظر این دسته از افراد آدمهای دیگر پیوسته به دنبال سوء استفاده و منفعت طلبی میباشند.
فرد بدبین با دیدی منفی و ذهنی تاریک رویدادها را تفسیر میکند. همواره احتمالات منفی را واقعی و احتمالات مثبت را دور از ذهن میداند. او بدترین احتمال را محتملترین احتمال میداند و هیچگاه نمیتواند با دید مثبت به وقایع نگاه کند، در نتیجه امکان اعتماد کردن از او سلب میشود و نگرانی از بروز مشکلات و اتفاقات ناخوشایند تمام ذهن و فکرش را فرا میگیرد.
کسی که دچار بدبینی است ممکن است بیجهت بر اساس برداشتهای خود به کسی بی اعتماد و بدبین شود. حتی اگر شواهدی وجود داشته و فرد خاطی به خاطر اشتباهش پشیمان باشد، فرد بدبین دیگر به او اعتماد نمیکند. ممکن است فردی به چیزی بدبین باشد و این بدبینی نادرست نباشد اما شواهد و دلایلی که برای سوء ظن خود بیان میکند دور از ذهن و خیالی هستند. پس مهم نیست که ادعای یک فرد بدبین درست باشد، مهم نحوه استدلال و نتیجه گیری فرد از وقایع است.
در مبانی حقوق و قوانین مدنی اصل این است که همه افراد بیگناه هستند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. اثبات گناه کار بودن کار هر کسی نیست و نیاز به شواهد محکم دارد. شایسته نیست فقط با چند دلیل کوچک یا احساس درونی، کسی را به خیانت و عدم وفاداری و دزدی و کلاهبرداریی و غیره متهم کنیم. در زندگی گاهی لازم است بعضی مسائل را نادیده بگیریم، در غیر این صورت زندگی را برای خود سخت میکنیم. اگر ما انرژی خود را برای پی بردن به خلافهای دیگران صرف کنیم، وقت و انرژی خود را هدر دادهایم و به مشکل برخواهیم خورد. اگر کسی خلافی را در دراز مدت تکرار کند حتماً آشکار میشود پس نگران نباشید!
با کمک نکات زیر میتوانید به درمان بدبینی خود کمک کنید:
نکات زیر به درمان بدبینی شما نسبت به همسرتان کمک میکند:
گروه روانشناسی ستاره
PTSD یا اختلال استرس پس از سانحه، اختلالی روانی است که فرد پس از مشاهده یا تجربه مستقیم رویدادی آسیبزا که خارج از تحمل اوست ایجاد میشود.
اختلال استرس پس از سانحه یا PTSD تنها اختلالی است که شامل حال تمام افراد نمیشود. در واقع تنها کسانی ممکن است به این اختلال دچار شوند که در معرض یک حادثه جدی قرار بگیرند که از تحمل فرد خارج باشد. هم کودکان و هم بزرگسالانی که در برابر سوانح شدیدی چون جنگ یا تجاوز و... قرار گرفته باشند و از نظر روانی آمادگی داشته باشند از ابتلا به این اختلال و پیامدهای آن در امان نیستند. در این مقاله با تعریف، علائم و نشانههای تشخیصی و همچنین حقایق بیشتر مربوط به این اختلال آشنا شوید.
اختلال استرس پس از سانحه یا آسیب ((Post-Traumatic Stress Disorde نشانگان یا سندرمی است که پس از مشاهده، تجربه مستقیم یا شنیدن یک عامل استرسزا و آسیبزای شدید مانند تجاوز جنسی، جنگ، تصادف رانندگی، زلزله، آتش سوزی و دیگر عواملی که میتواند به مرگ واقعی یا تهدید به مرگ یا وقوع یک سانحه جدی منجر شود، بروز پیدا میکند.
البته الزاما همه کسانی که فشارهای روانی شدید را تجربه میکنند، گرفتار این نوع اختلال نمیشوند. در واقع ترس و فشار روانی که پس از برخورد با این رویدادها در فرد پدید میآید باید بیش از اندازه بوده به نحوی که فرد توانایی کنترل شرایط را از دست بدهد. زنان با نرخ شیوع ۱ در ۱۰ و مردان با نرخ شیوع ۱ در ۲۵ در طول زندگی خود به این اختلال مبتلا میشوند که این آمارها بیانگر نرخ بیشتر شیوع در زنان میباشد. زنان احتمالا این اختلال را بیشتر به دلیل تجاوز یا سوءاستفاده های جنسی در کودکی و بزرگسالی خود تجربه خواهند کرد.
PTSD در کودکان: برخی معتقدند که واکنش تند کودکان در مقابل حوادث بهنجار محسوب میشود و پس از مدتی از بین میرود. در عین حال برخی دیگر معتقدند که کودکان نیز به اختلال استرس پس از سانحه دچار میشوند ولی محرکهای آنها متفاوت است. مثلا ممکن است تماشای یک فیلم بد در کودکان موجب ایجاد این اختلال شود.
PTSD همراه با دیگر اختلالات: گاهی PTSD همراه با دیگر اختلالات روانی است. این نوع اختلال بسیار شایعتر از نوع ساده آن است. این نوع PTSD معمولا با حداقل یک اختلال روانپزشکی مهم دیگر مانند افسردگی، اعتیاد به الکل یا مواد مخدر، هراس، و سایر اختلالات اضطرابی همراه است. تحقیقات نشان میدهند که درمان دو اختلال به طور هم زمان دست آورد نتایج بهتری را در پی خواهد داشت. این امر به ویژه برای موارد همراهی اختلال استرس پس از سانحه و اعتیاد به الکل و مواد مخدر، بیشتر صدق میکند.
تشخیص این اختلال که از نظر بالینی پریشانی قابل ملاحظهای به وجود میآورد برای کسانی مقرر میشود که در معرض رویداد آسیب زایی قرار گرفتهاند که در آن:
این رویدادها آسیبزا حداقل به مدت یک ماه به یک یا چند در طریق زیر دوباره تجربه میشود:
حداقل برای مدت یک ماه فرد از محرکهای مرتبط با رویداد آسیب زا اجتناب میکنند و کرختی پاسخدهی کلی در او جود دارد که با حداقل سه مورد زیر نشان داده میشود:
حداقل به مدت یک ماه نشانههای مداوم افزایش انگیختگی وجود دارد که با حداقل دو مورد زیر نشان داده میشود:
در درمانPTSD هم دارودرمانی و هم روان درمانی در مورد این اختلال مورد استفاده قرار گرفتهاند و میگیرند. اما ظاهرا روان درمانی اثربخشتر بوده است:
دارودرمانی: دارو درمانی میتواند به بهبود این اختلال کمک کند اما باعث درمان کامل این اختلال روانی نمیشود. داروهای ضدافسردگی SSRI در بهبود آن اثرگذار هستند.
روان درمانی: رواندرمانی اختلال استرس پس از سانحه به روشهای گوناگونی انجام میشود که بستگی به رویکرد روانشناس دارد. یکی از بهترین روشها برای درمان، روش درمان شناختی-رفتاری یا CBT است. درمان PTSD ممکن است ماه ها به طول بیانجامد. بهبود فرد به این بستگی دارد که تا چه اندازه با روانشناس همکاری کند. یکی دیگر از روشهای درمانی، حساسیتزدایی با حرکات چشم و پردازش دوباره یا EMDR است. EMDR تکنیکی است که از حرکتهای چشم برای کمک به مغز به منظور پردازش تداعیها و منطقیسازی رویدادهای تروماتیک بهره میگیرد. این روش درمانی نیز یکی از روشهایی است که در درمان این اختلال بسیار اثرگذار بوده است.
حقایق، باورهای غلط و برچسبها در مورد اختلال استرس پس از سانحه باعث میشوند تا مبتلایان به آن به دلیل ترس از برچسبهایی که از سوی جامعه میخورند، به دنبال درمان نباشند و تصور کنند تنها راه مقابله با PTSD این است که از نظر روانی قوی باشند. مهم است که ما بتوانیم اطلاعات درست و غلط را خصوصا در مورد اختلالات روانی تشخیص دهیم و تلاش کنیم تا سواد سلامت روان خود را افزایش دهیم.
گروه روانشناسی ستاره
اختلال خواب پرخوابی (Hypersomnia) با دورههای خواب آلودگی بیش از حد روزانه یا خواب شبانه طولانی مدت مشخص میشود و با دارو و... درمان میشود.
خواب یکی از نیازهای ضروری برای سلامت جسمی و روانی انسان است و اختلالات خواب یکی از مشکلات رایج بین مردم می باشد که باید مورد توجه قرار بگیرد. اکثر افراد از اینکه کمتر یا بییشتر از آنچه که به نظرشان لازم است میخوابند یا اینکه خواب آرامی ندارند، شکایت میکنند. در این مقاله به اختلال خواب پرخوابی و راه درمان آن پرداخته شده است.
پرخوابی (Hypersomnia) با دورههای خواب آلودگی بیش از حد روزانه، یا خواب شبانه طولانی مدت مشخص میشود. افرادی که دارای اختلال پرخوابی میباشند، اغلب بارها و بارها در طول روز در زمانها و مکانهای نامناسب مانند محل کار، در حال مصرف غذا و یا در مکالمات مجبور به خواب میشوند. بیماران اغلب خواب طولانی داشته و مشکل بیدار شدن از خواب دارند، و در بیداری نیز ممکن است احساس گیجی داشته باشند.
افراد مبتلا به اختلال پرخوابی نیاز به حدود 70 ساعت خواب در هفته دارند و به سختی از خواب بیدار میشوند. هنگامی این افراد بیدارند، معمولا احساسشان این است که شبشان به بیدارخوابی گذشته است و آن را مانند راه رفتن در مه توصیف میکنند. اغلب این افراد پس از اینکه تشخیص بیماریهایی مانند افسردگی، قطع تنفس حین خواب یا مشکلات تیروئید در مورد آنها رد میشود، مشکلشان به عنوان اختلال خواب تشخیص داده میشود.
اختلال پرخوابی ممکن است ناشی از:
تحقیقات نشان داده است که بیماران دچار پرخوابی یک ناقل شیمیایی مغزی تولید میکنند که آنها را در همه اوقات در حالت خوابآلوده نگه میدارد. این یافتهها دال بر این است که احتمالا درمان دارویی برای افراد دچار پرخوابی میتواند موثر باشد.اما تحقیق و بررسی در این زمینه همچنان ادامه دارد.
درمان دارویی: در صورت پرخوابی معمولا محرکهایی مانند آمفتامین، متیل فنیدیت، و مدافینیل، تجویز میشود. سایر داروهای مورد استفاده برای درمان این اختلال، شامل کلونیدین، لوودوپا، بروموکریپتین، داروهای ضد افسردگی، و مهارکنندههای مونوآمین اکسید هستند. داروی آرمودافینیل نیز در سال 2007 برای درمان اختلال خواب پرخوابی تایید شد که از لحاظ شیمیایی مشابه مدافینیل میباشد. آرمودافینیل دارای مزیتهایی است از جمله این که مقدار کمتری از آن تأثیر بیشتری خواهد داشت.
تغییر رفتار: برای مثال اجتناب از کار در شب و فعالیتهای اجتماعی که موجب به تاخیر انداختن زمان خواب میگردد و همچنین رژیم غذایی مناسب مانند کاهش مصرف الکل و کافئین.
نور درمانی: پرخوابی ممکن است به علت اختلال ریتم بدن اتفاق بیافتد این ریتم به وسیله رویارویی با نور و تاریکی کنترل میشود بنابراین نور درمانی در کاهش پرخوابی موثر میباشد. از نور درمانی برای درمان بیماران مبتلا به اختلالات عاطفی فصلی استفاده میکنند. این بیماران معمولا دچار افسردگی زمستانی و خواب آلودگی شدید میشوند. مواجهه تدریجی با نور به طور فزایندهای درکاهش پرخوابی مفید است. در این روش شبیه سازی طلوع، بیدارشدن را برای این بیماران آسانتر میسازد و در ساعات صبح احساس هوشیاری بیشتری دارند.
بهبود خود به خود: علت پرخوابی معمولا ناشناخته است. این اختلال در بسیاری از افراد به طور ناگهانی و خود به خود درمان میشود و این امر نشان میدهد که پرخوابی یک عارضه موقتی میباشد که به مرور زمان بهبود مییابد.
گروه روانشناسی ستاره
به گزارش ایران ناز ، یکی از معضلات اخلاقی بسیار فراگیر و دردسر ساز در روابط زن و مرد ، مشکل چشم چرانی در یکی از طرفین است . چشم چرانی به نوعی یک بیماری و آلودگی روحیست که سبب سست شدن بنیان خانواده میشود . چگونه میتوان از چشمان خود محافظت کرده و چشمچرانی را ترک کرد؟درمان چشمچرانی مانند دیگر آلودگیها و بیماریهای روحی و روانی، باید از دو راه و در دو مرحله صورت گیرد: یک) از راه فکری و نظری. دو) از طریق عملی…
قرآن کریم می فرماید: به مؤمنان بگو چشمان خود را فرو بندند و دامن خود را حفظ کنند، این برای آنها پاکیزه تر است و خدا به آنچه می کنند، آگاه است؛ پس خواست قرآن رعایت عفت عمومی برای زن و مرد است و این کار را وظیفه ضروری و واجب مومنین شمرده شده است.
روش های زیادی برای درمان چشم چرانی ارائه شده است که به شرح زیر است:
نحوه درمان چشمچرانی چگونه است توضیح دهید؟
پاسخ اجمالی
درمان چشمچرانی مانند دیگر آلودگیها و بیماریهای روحی و روانی، باید از دو راه و در دو مرحله صورت گیرد: یک) از راه فکری و نظری. دو) از طریق عملی؛
انسان را میتوان به کامپیوتری تشبیه کرد که از نرم افزار و سخت افزار تشکیل شده است، نیروی فکر و اندیشهی انسان به منزلهی نرم افزار و نیروهای عملی و بدن او بهمنزلهی سخت افزار میباشد. همانگونه که یک کامپیوتر در صورتی بهدرستی عمل میکند که از نرم افزار و سخت افزار مناسبی برخوردار باشد؛ انسان نیز زمانی عملکرد مناسبی خواهد داشت که نیروهای فکری و عملی او اصلاح گردد.
برای درمان چشمچرانی و دیگر آلودگیهای روحی در مرحلهی نظری و فکری، راهها و مراحل متعددی وجود دارد که به نظر میرسد مقدم بر همه آنها تقویت ایمان به خدای سبحان، اعتقاد به قیامت، شناخت نفس و جایگاه انسان در نظام خلقت است.
پس از آن توجه به آثار منفی و عواقب خطرناک چشمچرانی و آثار مثبت ترک این رفتارهای زشت است.
در این زمینه روایات چنین میفرمایند:
۱) پیامبر(ص) فرمود: نگاه تیری از تیرهای شیطان است و هر کس بهجهت ترس از خدا، آنرا ترک کند خداوند شیرینی ایمان را در قلب او قرار میدهد.[١]
2) امام علی(ع) میفرماید: قلب، کتاب دل است؛[٢] یعنی آنچه دیده بیند در دل مینشیند و یا به عبارتی: «هر آنچه دیده بیند، دل کند یاد!»
3) امام صادق(ع) فرمود: چیزی مانند نگاه نکردن به نامحرم و چشمپوشی از آن برای انسان پرفایدهتر نیست؛ زیرا کسی چشم از محرمات نمیپوشد، مگر آنکه جلوه عظمت و جلال پروردگار متعال را در قلب خود مشاهده میکند.
4) از امام علی(ع) پرسیدند: چگونه میتوان از چشمان خود محافظت کرده و چشمچرانی را ترک کرد؟ فرمود: به وسیله خضوع و اطمینان پیدا کردن به اینکه زیر نظر کسى هستی که بر باطن تو آگاه است. و چشم جاسوس قلب و سفیر عقل است، پس چشم خود را بپوشان از آنچه سزاوار دین تو نیست و از آنچه قلب تو آن را مکروه میدارد و یا عقل انکار میکند.
5) رسول اکرم(ص) فرمود: چشم را از محرمات بپوشانید تا امور عجیب مشاهده کنید.
6) حضرت عیسى(ع) به حواریان خود فرمود: پرهیز کنید از نظر به سوى محذورات و آنچه ممنوع شده است؛ زیرا این چنین نگاههایی بذر شهوت بوده و فرع و شاخه فسق و فجور است.[٣]
اما درمان عملی این نوع آلودگیها تمرین و ممارست، داشتن ارادهی جدی، تهیه برنامه منظم و عمل نمودن به آن و محاسبه نفس[۶] بر اساس آن است.
برخی از اساتید اخلاق در این زمینه میگویند: «نه تنها چشم خود را از نامحرم و معصیت، بلکه از هر چه که تو را از یاد خدا غافل میکند بپوشان. و آنرا در قرائت قرآن و مطالعه احادیث، یا در مشاهده آیات و نشانههای الهى و یا در گریستن از خوف خدا صرف کن».[٤]
پی نوشت ها:
١. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، ج ۱۰۱، ص ۳۸، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
٢. شریف الرضى، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صبحی صالح، ص ۵۴۸، قم، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
٢. منسوب به جعفربن محمد علیه السلام، امام ششم ع ، مصباح الشریعه، ص ۹، بیروت، اعلمى، چاپ اول، ۱۴۰۰ق.
٤. نراقی، ملا احمد، تذکره الأحباب، ص ۵۹، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
یکی از مسائل جنسی بسیار شایع در میان جوانان ، خودارضایی است . نیاز جنسی از اصلی ترین نیازهای هر فرد است که اگر به روش صحیح ازدواج برآورده نشود فرد به راههای مختلفی از جمله خودارضایی رو می آورد . به گزارش ایران ناز خودارضایی عملی است که به لحاظ دینی نکوهش فراوان شده است، با این حال افسانهها و خرافات فراوانی دربارهٔ آن وجود دارد. بسیاری از این افسانهها پشتوانه علمی ندارند و صرفاً موجب احساس اضطراب و ایجاد احساس گناه در افراد میشود
خودارضایی مثل هر کارکرد جسمانیروانی دیگری، ممکن است تبدیل به یک فعالیت آسیبزا شود. در این زمینه میتوان به «خودارضایی وسواسی» اشاره کرد که در آن فرد به انجام خودارضایی احساس اجبار میکند.
در این مطلب ابتدا افسانههای رایجی که دربارهٔ خودارضایی وجود دارد را واکاوی میکنیم و سپس خودارضایی وسواسی را به عنوان یکی از اختلالهای مربوط بررسی میکنیم و در نهایت به راهکارهایی برای فائقآمدن بر آن اشاره میکنیم.
افسانهٔ شمارهٔ یک: خودارضایی بینایی را ضعیف میکند
مطالعات نشان میدهند که خودارضایی پدیدهٔ بسیار رایجی است.نتایج پژوهشها نشان میدهند که ۶۷ الی ۹۴درصد از مردان و بین ۴۳ تا ۸۵درصد از زنان حداقل یکبار در طول زندگیشان اقدام به خودارضایی کردهاند. در ایران تعداد این پژوهشها بنا به دلایل مختلفی کمتر است یا در دسترس نیستند، ولی مطالعهای که در سال ۱۳۹۰ انجام شده است و در مجله علوم رفتاری و اجتماعی چاپ شده، نشان میدهد ۹۲درصد از مردان و ۶۲درصد از زنان ایرانی حداقل یکبار در طول زندگیشان اقدام به خودارضایی کردهاند، بنابراین احتمالاً بینایی تعداد کثیری از افراد جامعه باید از بین رفته باشد یا مشکل داشته باشد.
ولی علم پزشکی تاکنون هیچ نتیجهٔ مستقیمی دربارهٔ ارتباط خودارضایی با مشکلات پزشکی و ضعف بینایی به دست نیاورده است. تنها مطالعات پزشکی که در آن به ارتباط خودارضایی با مشکلات جسمانی اشاره شده است، مربوط به خودارضایی وسواسی است.
افسانهٔ شماره دو: خودارضایی اختلال روانی ایجاد میکند
تنها مشکل روانشناختی مربوط به خودارضایی، «احساس گناه» است. عوامل متعددی موجب میشود که فرد بعد از خودارضایی دچار احساس گناه شود، از جمله اینکه اگر فرد «خودارضایی» را امری غیرطبیعی و ناپسند و زشت در نظر بگیرد، یا پیامدهای وحشتناک برای آن متصور شود، یا حتی اگر همین افسانههایی که در اینجا ذکر میشود را از پیامدهای خودارضایی در نظر بگیرد، احساس گناه در او افزایش پیدا میکند.
افسانهٔ شماره سه: خودارضایی باعث تضعیف قوای جسمانی، کمخونی و لاغری میشود
بله، خودارضایی مانند هر عمل دیگری که بخشی از انرژی جسمانی بدن را تحلیل میبرد، موجب خستگی یا شاید بیحالی شود و بخشی از انرژی جسمانی بدن را مصرف میکند.
ولی خستگی، بیحالی و تحلیل انرژی بعد از خودارضایی، با استراحت و تغذیه مناسب دوباره تامین میشود و این تحلیل انرژی دائمی نیست. همچنین خودارضایی در مردان، ارتباطی به بدکارکردی اسپرمها ندارد.
خودارضایی وسواسی چیست؟
خودارضایی وسواسگونه، به شرایطی اشاره دارد که در آن فرد برای انجام خودارضایی احساس اجبار میکند. این شرایط ممکن است با دیدن فیلمها یا عکسهایی با محتوای جنسی همراه باشد یا نباشد.
این وسواس ممکن است با دیگر اختلالهای رایج روانشناختی همچون افسردگی، اضطراب و رفتارهای وسواسی و ناتوانی در رابطه عاطفی همراه باشد.
نشانههای خودارضایی وسواسی چیست؟
اگر چنین نشانههای در عمل به خودارضایی وجود داشته باشد، میتوان آن را خودارضایی وسواسی در نظر گرفت:
اگر خودارضایی فرد آنقدر زیاد باشد که روابط اجتماعی، عاطفی، بین فردی و کاری او را مختل کند.
اگر خودارضایی آن قدر شدید باشد که بعد از هر ارگاسم، احساس تنهایی در فرد ایجاد شود.
اگر بعد از خودارضایی، رضایت جنسی کسب نشود.
اگر فرد روزانه بین ۵ تا ۱۵بار خودارضایی کند.
اگر فرد نمیتواند وسوسهٔ تحریک اندامهای جنسیاش را کنترل کند.
اگر فرد تنها زمانی دست از خودارضایی میکشد که آسیبدیده یا خسته و فرسوده شود یا احساس فشار اجتماعی شدیدی را تجربه کند.
چگونه با خودارضایی وسواسی کنار بیاییم؟
حالا که این اختلال را شناختید راهحلهایش را هم با هم مرور میکنیم:
۱. بپذیرید که مشکل دارید
از دلایل مهم خودارضایی، نداشتن رابطه عاطفی و جنسی طبیعی است. اگر شما به این دلیل خودارضایی میکنید، احتمالاً باید دلایل ناتوانی در برقراری رابطه عاطفی را پیدا کنید.
از طرف دیگر گاهی خودارضایی راهی برای فرار از واقعیتهای زندگی است. تغییر در زندگی نیاز به این دارد که شما اهداف مشخصی را دنبال کنید. همچنین «زمان خطرناک» را پیدا کنید. یعنی نشانههایی که موجب میشوند که شما در آن زمان دست به خودارضایی بزنید را پیدا کنید و در آن زمانها خود را مشغول به کار دیگری کنید.
۲. ابتکار به خرج دهید و عادتهایتان را بشکنید
مدتی خودارضایی نکنید و وارسی کنید که این رفتار چه قدر از زمان شما را به خود اختصاص میدهد، در حالی که میتوانید آن را به فعالیتهای اجتماعی و احساسهای بهتر بگذرانید. به عبارت دیگر، بهتر است به جای تاکید بر یک جنبه از زندگیتان، در اینجا زندگی جنسی، ابعاد لذتبخش دیگری نیز داشته باشید.
۳. ذرهذره کم کنید
اگر شما روزانه خودارضایی میکنید، اول تلاش کنید که، یک روز در هفته خودارضایی نکنید. مثلاً جمعهها خودارضایی نکنید. سپس تلاش کنید که هفتهای دو روز خودارضایی نکنید و در آن روزها به نیازهای جسمانی و روانی دیگرتان برسید.
۴. خودتان را مشغول نگه دارید
وقتی هیچکاری برای انجامدادن نداشته باشید، احتمال این که خودارضایی کنید زیاد میشود. خلاقیت به خرج دهید و خود را در موقعیتهایی قرار دهید که نمیتوانید خودارضایی کنید. بودن با دوستان، رفتن به کتابخانه یا کتابفروشی، رفتن به پیادهروی، رفتن به باشگاه ورزشی، رفتن به یک کافه یا رستوران، روشهایی هستند که شما را از خودارضایی دور میکنند. در واقع با این کار شما ذهنتان را تربیت میکنید که هر نشانهای را با خودارضایی همانند نکند.
۵. به فیلمها و عکسهای جنسی نگاه نکنید
یکی از دلایلی که افراد نمیتوانند رفتارهای وسواسی خودارضایی را کنترل کنند، پورنوگرافی یا دیدن فیلمهای جنسی است. خیلی مهم است که تحملتان را برای وسوسهٔ دیدن چنین فیلمهایی بالا ببرید.